خــــانه |  راهـنمای تـــارنما |  جستجو    
 
     
 
 

     تــــــــازه هـــــــا  
 
   رساله راه بهبودی
   کتاب پروفسور حسابی و دانش اتمی ایران
   بیست و هشتمین یادمان پروفسور حسابی
   ... مکاتبات پروفسور حسابی و آندره ژید
   فاطمه گله ...
   جناب مهندس غلامرضا سحاب - دوستان
   گزارش رونمایی از دیوان حافظ حسابی
   تور گردشگری منزل، موزه، کتابخانه ...
   بروشور موزه پروفسور حسابی
   خبرنامه روز جهانی موزه (بهار 97)
   تعیین ساعت ایران
   همایش یونسکو در بنیاد پروفسور حسابی
   فیلم های مصاحبه با پروفسور حسابی
   سخنرانی در سوگ درگذشت اینشتین
   بخشی از عضويت های استاد‎‎‎‌
   دیدگاهی بر تئوری پروفسور حسابی
   بزرگداشت سی صدمین سالگرد تولد نیوتن
   خرید زمین در کره مریخ
   تئوری استاد
   تزهای تقدیمی اساتید بزرگ به استاد ...
 
     پیــــــوندهــــــــــا 
 
   

   

   
   
   
   
 
 
 
 
 
 
 
     
     
         
 






  بزرگداشت سی صدمین سالگرد تولد اسحاق نیوتن

 
 
     
  بزرگداشت نیوتن
 بنادر مین گذاری شده اروپا (و جهان)
 هفته‌‌‌‌های دشوار پس از جنگ جهانی دوم
 خاطره سفر دریایی بسیار خطرناک پروفسور دکتر حسابی از ایران به انگلستان
 
 
وقتی این دعوتنامه شرکت در کنفرانس بزرگداشت سیصدمین سال بزرگداشت دانشمند جهانی اسحاق نیوتن به ایران آمد و به دستمان رسید ، برای دریافت کمکی جهت شرکت موثر در آن ، به هرکدام از مسئولین که مراجعه می‌‌‌‌کردم ، می‌‌‌‌گفتند برای شما آمده و به ما (دانشگاه) ربطی ندارد .

درصورتی‌‌‌‌که برای دانشگاه آمده بود ، ولی فقط به واسطه آشنایی قبلی ، به نام من ارسال شده بود . بهانه دیگر هم این بود که می‌‌‌‌گفتند : فقط سه هفته است جنگ تمام شده . مرزهای هوایی ، دریایی و زمینی بسته است و برای چنین سفری ، امکانات و وسیله‌‌‌‌یی نداریم . می‌‌‌‌گفتند که در این شرایط دشوار بین‌‌‌‌المللی کنسول‌‌‌‌گری‌‌‌‌ها کار نمی‌‌‌‌کنند که ما کسی را بفرستیم . وقتی هم که خیلی اصرار کردم ، گفتند : خودتان بروید ! به این ترتیب بود که دیدم حاضر نبودند هیچ کمکی برای چنین حضور جهانی از خودشان نشان بدهند .

بالاخره ناچار شدم در کمال ناامیدی ، خودم یک معرفی‌‌‌‌نامه به امضاء خودم به عنوان رییس دانشکده علوم (فیزیک) دانشگاه (دانشگاه تهران) به سفارت انگلستان بنویسم !

یکی دو روزی نگذشته بود که از سفارت تماس گرفتند و اطلاع دادند که آن‌‌‌‌ها فورا پذیرفته‌‌‌‌اند و پس از چند ساعتی موافقت کتبی آن‌‌‌‌ها نیز به گروه فیزیک (به دانشگاه) رسید .

پس از دریافت این موافقتنامه بود ، که امیدوار شدم اهمیت حمایت از این حضور جهانی ، به این ترتیب حتمی شده و مسلما دیگر خواهم توانست برای انجام سفر آبرومندانه و برای یک حضور جهانی موثر ، کمکی از مسئولین بگیرم .
ولی با وجود این پیش درآمد خوب ، وقتی به هرکدام از مسئولین و مدیران امور فرهنگی و علمی کشور ، حتی به همکاران و مدیران دانشگاهی مراجعه می‌‌‌‌کردم ، تا یک بودجه‌‌‌‌یی برای این کار بگیرم ، باز هم هرچه تلاش می‌‌‌‌کردم هیچ‌‌‌‌کدام حاضر نشدند یک ریال بدهند .

به ناچار با تمام دشواری‌‌‌‌ها و مسئولیت‌‌‌‌ها ، با هزینه خودم راه افتادم . اما از آنجایی‌‌‌‌که برای رسیدن به اروپا ، ارتباط مسافرتی تنها از طریق هندوستان برقرار بود ، خودم را به جنوب رساندم و با هزار زحمت ، بندر به بندر و با کشتی ، از ایران به هندوستان رفتم .

بالاخره بعد از دو هفته انتظار در هندوستان ، حرکت از هند به طرف انگلستان آغاز شد . در طی مسیر کاپیتان کشتی دایم اعلام می‌‌‌‌کرد ، که باید با احتیاط حرکت کنیم و با احتیاط بیشتر پهلو بگیریم ، چون همه بنادر مین‌‌‌‌گذاری شده است .
به همین دلیل مسافران که یکی از آنان هم من بودم ، روحیه بسیار بدی داشتند ، ولی وضع من بدتر بود چون اصولا سفر دریایی و حرکت کشتی فوق‌‌‌‌العاده حال من را بد می‌‌‌‌کرد .

علی‌‌‌‌رغم همه این مصائب وقتی بعد از مدت‌‌‌‌ها به انگلستان رسیدیم ، به دلیل همان خطراتی که اشاره کردم ، تنها یک بندر بزرگ (انگلیس) اجازه پذیرش کشتی‌‌‌‌ها را داشت .

نظر به کندی بیش از حد حرکت این کشتی ، هنگامی که رسیدیم ، فقط سه روز به مراسم مانده بود ! به همین دلیل ، با عجله خود را به لندن رساندم . در روز معین به آدرس سالن برگزاری مراسم مراجعه کردم . چون نیمساعتی زودتر رفته بودم ، بسیار خلوت بود و هنوز کسی نیامده بود . فکر کردم اصلا هیچ کس حاضر نشده است خطر کند و با آن مسیرهای خطرناک و بنادر مین‌‌‌‌گذاری شده از کشورش به انگلستان بیاید .

ولی جالب‌‌‌‌تر از همه ، آنچه نشان بزرگی از عشق به علم و عالم بود ، اتفاقی بود که سر ساعت معین آغاز مراسم رخ داد ، زیرا چند دقیقه مانده به ساعت تعیین شده ، سالن از جمعیت دانشمندان جهانی پر شد . به این معنا که آن گروه بزرگ از اساتید و دانشمندان تراز نخست ، بدون استثنا ، بدون کمترین دلهره‌‌‌‌یی از بروز خطرات جانی ، از همه جای دنیا خودشان را به آن مراسم قدرشناسی علمی رسانیده بودند . یعنی آن اوضاع جنگ‌‌‌‌زده سراسر اروپا و حتی مین‌‌‌‌گذاری شدن بنادر ، هیچ تأثیری در این حضور علمی نگذاشته بود . نهایتا از شکوه آن حضور گرم ، مات و مبهوت شدم .

هنگام ورود به سالن گردهم‌‌‌‌آیی ، در جلوی هریک از درها ، میزی برای پذیرش بود و برگه‌‌‌‌هایی که باید آنجا پر می‌‌‌‌کردیم . به خوبی به یاد دارم که از روی ناچاری ، برای حفظ آبرو و طرح اهمیت موضوع این چنین کنفرانسی برای کشورم ، روی برگه خودم نوشتم : پروفسور حسابی ، رییس هیئت نمایندگی ایران .
و جالب‌‌‌‌تر آن‌‌‌‌که ، تا روز آخر هم ، هربار ، مسئول دبیرخانه آنجا ، به سراغ من می‌‌‌‌آمد و هنگامی‌‌‌‌که می‌‌‌‌دید تنها هستم ، می‌‌‌‌پرسید : هیئتتان کجاست ؟ فورا می‌‌‌‌گفتم : همه به شدت مریض هستند ، خوب می‌‌‌‌شوند و برای شرکت در این مراسم می‌‌‌‌آیند .

اما لازم است به این نکته هم اشاره کنم : در لوحی هم که برای حضور کشورمان در بزرگداشت نیوتن ، برای آن مراسم تهیه و تقدیم کردم ، مخصوصا در متن آن قید کردم : از طرف هیئت شرکت کنندگان ایرانی !

دبیر جلسه هم وقتی می‌‌‌‌خواست آن را به عنوان منتخب برجسته لوح‌‌‌‌های تقدیمی بخواند ، قبل از خواندن نامه از هیئت ایرانی تشکر کرد و نه فقط از من .

جالب است این را هم یادآوری کنم : هیئت اجرایی مراسم این بزرگداشت ، که متشکل از جمعی از اساتید جهانی بود ، آن‌‌‌‌قدر از نحوه تحریر این لوح یادبود که برای نوشن آن ، از خط‌‌‌‌های نوشتاری متنوعی استفاده کرده بودم ، خوششان آمده بود که دبیر جلسه در نشست اختتامیه همایش و پشت تریبون اعلام کرد ، که یکی از اعضای این هیئت ، خطاط بوده‏‌‌‌‌است و لوح تقدیمی ما ، به عنوان نامه منتخب آن گردهم‌‌‌‌آیی برگزیده شد .

به عقیده استاد حسابی ، این موقعیت بسیار خوبی بود که بعد از جنگ جهانی ، ایران حضور موثر خود را ، در مجامع بین‌‌‌‌المللی نشان بدهد ، آن هم در صورتی‌‌‌‌که دولت وقت ، برای شرکت در چنین مجمعی ، حاضر نشد ، یک ریال هزینه کند !
اما با وجود این‌‌‌‌که پروفسور حسابی ، شخصا به هزینه خودشان در این یادبود علمی جهانی شرکت جستند ، در لوح تقدیمی استاد ، که به خط زیبا و هنرمندانه خود ، تقدیم آن اجلاس جهانی نموده‌‌‌‌اند ، با درایت بسیار ، به نام یک هیئت از سوی دولت ایران اشاره نموده‌‌‌‌اند . که از یک سو نشانی شد ماندگار از فروتنی این استاد آرزومند و از سوی دیگر احساس مسئولیت ایشان برای سربلند نگاهداشتن کشورشان ، برای حضور در چنین مجامع علمی جهانی.


 
 
 
 
ریاست انجمن سلطنتی
به مناسبت بزرگداشت سیصدمین سالگرد تولد
اسحاق نیوتن
 
  به نمایندگی از دانشگاه تهران ، تحسین دانشجویان و دانشمندان ایران را ، نسبت به مشارکت این نابغه بزرگ ، در پیشبرد علم و سعادت بشریت ، به شما ابلاغ می‌‌‌‌کنم .

در سرزمین ایران ، که آموزش و پژوهش ، از ابتدای تاریخ آن ، آغاز شده است ، و مردانی چون ابوعلی سینا ، بیرونی ، رازی ، خیام ، . . . . . و جابر ، در دورانی سخت ، مشعل دانایی را حمل کردند و به نسل‌‌‌‌های بعدی سپردند ، موجب گردیده است تا ما ، ارزش مشارکت چنین مرد علمی ، اسحاق نیوتن را ، هرچه عمیق‌‌‌‌تر احساس کنیم و امروز این همراهی ما ، در کنار شما ، در تجلیل از خاطره او ، باز می‌‌‌‌گردد به احساس تحسین و احترام ما ، برای خدمات و آثار این شخصیت برجسته .

پروفسور محمود حسابی
هیئت اعزامی دانشگاه تهران ، ایران ، به : بزرگداشت سیصدمین سالگرد نیوتن
15 جولای 1946
 
     
         
     
■ زندگی نامه     ■ فرهنگی     ■ پژوهشی - صنعتی     ■ گالری    
                       
» شرح زندگی     » چاپ و انتشار     » تئوری استاد     » گالری عکس    
» خانواده     » موزه     » مکانیک و هیدرودینامیک     » گالری فیلم    
» فرهنگی، هنری     » کتابخانه     » هوش مصنوعی     » گالری پوستر    
» تحقیقات     » فرهنگ ایرانی     » فیزیک ذرات بنیادی و حرارت     » تور مجازی بنیاد    
» کتاب ها     » مراسم و سخنرانی ها     » الکترونیک و اپتیک          
» رساله ها، مقالات و سخنرانی ها     » جوایز                
» موسسات     » نشست های علمی – فرهنگی بنیاد     ■ زیست محیطی          
» خدمات و مشاغل     » رسانه ها                
» دوستان، همکاران، شاگردان           » سازمان ملل، ارتقاء زیست محیطی بنیاد          
» نشان ها و مدارک بین المللی     ■ تازه ها     » فعالیت های زیست محیطی          
» کنفرانس ها و عضویت ها           » نشست های زیست محیطی          
» جملات برجسته استاد     » تازه های تارنما     » نمایشگاه های زیست محیطی          
» بورس پروفسور حسابی         » فضای زیست محیطی بنیاد (عکس)          
 
         
  کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بنیاد پروفسور حسابی می باشد. 1395- 1348